هنگام انتخاب دو چیز مهم است که مساعد باشد:
1- انسان به آن گزینه علاقه داشته باشد.
2- عقل به آن فرمان دهد. یعنی ضرورت آن را دستور دهد که باید صورت گیرد.
هر دو مهم اند. چون انسان کار مخالف عقل بکند موجب ضرر و ظلم است. اگر علاقه نباشد، انسان بعدا ممکن است به خودش فشار بیاید و نتواند انتخاب خود را حفظ کند. لذت بردن از زندگی یک نیاز است و اگر نباشد، باعث عدم رضایت می شود و هی دنبال چیزهای دیگر رفتن.
در نهایت
تردیدها یا برطرف می شود، یا در تناقض با عقل است و یا اگر انسان می تواند آن را حل کند، تبدیل به شروط می شود که یا می پذیرد یا نه.